آیا هر کالای داخلی شایسته حمایت است؟ نه !!!
مقدمه
در این یادداشت سعی داریم تبیین کنیم که اصولاً چه دسته ای ازکالا های تولید داخل، ارزش تبلیغات وحمایت دارند؟ طبیعتاً
همه تولیدات داخل، ارزش خرید ندارند و در ادامه اشاره می کنیم که حتی عدم حضور برخی کارخانه ها، بیشتر از حضورشان،
به کشور کمک می کند.پاسخ به این سوال که" آیا هر کالایی شایسته حمایت است؟"، راهگشای ما دربسیاری از امورخواهد
بود وبه تصمیم گیری عاقلانه ما به هنگام خرید کمک شایانی میکند. بنابراین باید بدانیم که منظور از حمایت از کالای ایرانی
چیست.
کالای داخلی ≠ کالای ایرانی
در موردحمایت از کالای ایرانی نظرات مختلفی مطرح شده ما نیز سعی برآن داریم تا برداشتی صحیح از "کالای ایرانی " را
تبیین کنیم.
چرا سال 79 ، "سال حمایت از کالای ایرانی" نام گذاری شد ، نه سال حمایت از تولید داخل؟
فی الواقع باید به این نکته اشاره کرد که تولید داخل یک لفظ عام است درحالی که کالای ایرانی لفظ خاص بوده و مصداق
معین دارد ودر دارای چهارچوب مشخصی است .به عبارت دیگر هر کالای ایرانی،تولید داخل است ولی هرتولید داخلی،کالای
ایرانی نیست.
تولید داخل یعنی هرآنچه که در داخل مرزهای ما جمعبندی )مونتاژ(شده و دربازار عرضه می شود خواه درصد قطعات وارداتی
آن زیاد یا کم باشد.
بعنوان مثال ، یکی از کمپانی های کُره ای که در حوزه لوازم خانگی، شهرت جهانی دارد ، اخیراً خط تولیدی را در ایران راه
اندازی کرده است که محصولات این کمپانی را در ایران مونتاژ کرده و روانه بازار میکند؛ این موضوع نکات مثبتی دارد و
صدالبته نکات منفی.
پررنگ ترین نکته مثبت این قضیه ، ایجاد اشتغال برای افراد است که فی نفسه حرکت خوب و پسندیده ای است و هدف
مطلوب مردم و دولت ها است.
اما نکات منفی درپس این قضیه وجود دارد که به عقیده این جانب، برنکات مثبت آن غلبه دارد.
1. هنگامی که شما از یک برند خارجی برای ایجاد خط مونتاژ در کشور خود دعوت می کنید، درواقع به نوعی پذیرفته
اید که شما نیاز مبرم به محصولات او دارید، نیازی که باواردات هم برطرف نمیشود.
به ظاهر این کار برای جوانان ما اشتغال ایجاد میکند، اما به محض وضع تحریم ها، همان کارگاه مونتاژ متوقف شده
و این جوانان که تنها حرفه شان، سرهم کردن قطعات یک محصول بود، به سادگی بیکار می شوند و طبعاً عزت
نفس نیروی تعدیل شده از نیرویی که تا بحال وارد بازار کار نشده، بیشتر خدشه دارمی شود؛ زیرا نیرویی که درحال
حاضر مشغول به کار کردن در یک کارگاه و کارخانه بوده ، برحسب درآمدی که از این ناحیه داشته، برای زندگی و
آینده خود برنامه ریزی کرده است، حال اگر خبر تعدیل نیرو، به گوش این شخص برسد برنامه ریزی های او برای
آینده مختل شده وشرمندگی بیشتری نصیب اومی شود در حالیکه شخصیکه اصلاً وارد بازار کارنشده ، طبعاً چنین
دغدغه ای ندارد.
پس باید بسیار مراقب بود که هرگونه سرمایه گذاری خارجی برای تولید در داخل کشور ، باید تضمین شده و متقن
باشد تا نیروی کار داخلی منتظر دستورات سرمایه گذاری خارجی نباشد.
2 .ایراد دیگری که وجود دارد، این است که یک برند خارجی با ایجاد خط مونتاژ محصولاتش در کشوری دیگر، درواقع
بازار خود را گسترش داده حال آنکه ممکن است در داخل کشور دوم، همان محصول باکیفیت بهتر وجود داشته
باشد اما بدلیل تسخیر بازار توسط کالای خارجی، رغبتی برای خرید مشابه داخلی بوجود نیاید.
3. مسئله سوم ، موضوع خروج ارز از کشور است. طبیعتاً اگر کالایی خارجی در داخل مونتاژ شود، هزینه ورود مواد اولیه
درغالب ارز، ازکشور خارج می شود؛ هرچند که این خروج ارز به اندازه واردات همان کالا) بصورت کامل ( نیست
ولیکن باز هم میتواند مانعی برای رشد استقلال اقتصادی باشد.
نمونه هایی که در بالا به آنها اشاره کردیم بخشی ازمضرات کالایی است که در داخل تولید میشود اما کالای ایرانی نیستند.
بنابراین ، مبنای کلی از کالای ایرانی را تعریف کردیم؛ کالای ایرانی کالایی است که طراحی و تولید آن توسط متخصصین
داخلی انجام شده باشد و صفرتا صد آن در داخل کشور صورت گیرد.
ادامه دارد...