تاریخ بورس ایالات متحده از زمان تاسیس، شاهد بحران های متعددی بوده که موجب سقوط شاخص های
سهام وال استریت شده است. از نیمه دوم قرن 20 تا کنون بورس آمریکا در سه برحه شاهد سقوط سهام و
بحران بوده است.
بحران سال 1973 که در نتیجه افزایش قیمت نفت(شوک نفتی)،منحل شدن سیتم برتون
وودز و شناور شدن ارزش دلار به وقوع پیوست و موجب ایجاد بحران در بازار گردید که نتیجه آن سقوط
شاخص های سهام بود. بحران سال2000 میلادی که با عنوان "حبابِ دات کام" شناخته می شود؛ و بحران
مالی سال 2008 که در نتیجه سرمایه گذاری و ایجاد حباب در بخش مسکن بود. در این یادداشت سعی
داریم تا به بررسی "حباب دات کام" بپردازیم.
این بحران در آغاز قرن21 و با گسترش جنون آمیز شرکت های اینترنتی همراه بود.با ورود اینترنت در
دهه 1990 به بازار ، اقتصاد امریکا که درحال شکست خوردن از اقتصاد ژاپن بود، توانست خودرا پیداکند.یاهو
درسال 1996 سهام خودرا باارزش 848 میلیون دلار عرضه کرد وتا بهار 1998 ، سهم هر شرکت حوزه فناوری
بیش از 4 برابر شده بود.
در این زمان احساس شد که دیگر اقتصاد سنتی نمیتواند از پس چالشهای جهانی سازی برآید. لذا تنها راه
عبور ازاین چالشها، اینترنت تلقی می شد.از سپتامبر 1998 تا مارس 2000 ، منطقه سیلیکون ولی یک منطقه
طلاخیز بود. در همه جای آن پول و شوق سرمایه گذاری دیده می شد . هر هفته حدود12 استارت آپ در
حال تدارک برای میهمانی مجلل به مناسبت راه اندازی استارت آپ خود بودند.گروهی شغل های پردرآمد
خودرا رها کردند و در استارت آپ ها سرمایه گذاری کردند. نتیجه این کار بزرگتر شدن حباب در بخش
شرکت های اینترنتی بود؛ سرمایه گذاری بدون بینش و صرفاً تحت تاثیر جوّ حاکم بربازار. اما این جنون تنها
18 ماه دوام آورد، در واقع این بحران نتیجه ارزش گذاری شرکت های اینترنتی بیش از ارزش ذاتی آنها بود ؛
این بحران با عنوان "حبابِ دات کام" معروف شد.
بانک ها و اشخاص حقیقی علاقه زیادی به سرمایه گذاری در این بخش پیداکرده بودند.
کار تا جایی ادامه پیداکرد که دیگر پولی برای سرمایه گذاری در این عرصه وجود نداشت. در این هنگام بود
که حباب دات کام ترکید و شرکت ها یکی پس از دیگری اعلام ورشکستگی کردند. اکثر شرکت هایی که
سهامدار این استارت آپ ها بودند، با سقوط ارزش سهام خود روبرو شدند و بازار بورس امریکا دچار تلاطم
شد و این تلاطم تاحوالی سال 2004 ادامه داشت .
اما در اینجا باید چند نکته را درنظر داشت که:
1.هر کسب و کارشخصی لزوماً یک استارت آپ نیست. راه اندازی یک فروشگاه لباس هم میتواند کسب و کار
شخصی باشد.
2.پیشرفت، یکعمل تدریجی است ؛ شوق به پیشرفت سریع و یک شبه پولدار شدن ، حباب دات کام را باد
کرد.گام های کوچک، مسیر را مطمئن تر طی می کنند.
3.همیشه باید به کسب و کار خود "قدرت انعطاف " بدهید. استارت آپ های زیادی از حباب داتکام سالم بیرون آمدند . آمازون، پی پال و ای بِی از جمله این استارت آپ ها هستند که همچنان و پرقدرت در صحنه حضور دارند و به تمام اهداف خود در این عرصه رسیده اند و روز به روز درحال ایده پردازی های بیشتر و کسب موفقیت های بزرگتر هستند. وجه مشترک آنها انعطاف پذیر بودن آنها است.
4.استارت آپ هاباید برروی بهبود محصول خود کار کنند نه توزیع آن چراکه اساساً فناوری ،به ما کمک می کند تا کیفیت هارا ارتقا دهیم نه توزیع را.
5.شوق به تاسیسیک کسب و کار شخصی و احیاناً با چاشنی دانش(دانش بنیان) بسیار قابل احترام است.اما حباب دات کام ، تجربیات طلایی را در اختیارما می گذارد تا بوانیم در شرایط فعلی ، کمترین اتلاف سرمایه و بیشترین بازدهی را برای اقتصاد خود و کشور داشتهباشیم.
آنچه از "حباب دات کام" می آموزیم:
بزرگترین درسی که از حباب دات کام می آموزیم آن است که علی رغم زیاده روی مردم ایالات متحده در آن دوره در سرمایه گذاری بر روی استارت آپ ها، آنها آینده این صنعت را درخشان و روشن میدیدند. درواقع آنها به این درک رسیده بودند که آینده را فناوری اداره خواهد کرد لذا باید سعی کرد که در این عرصه پیشرو بود. آنها خود را شایسته آینده ای درخشان می دانستند. ما نیز باید با بکار گیری تجربیات آنها در این حوزه، این آینده درخشان را برای اقتصاد کشور خود هدفگذاری کنیم. راهکارآن نیز ، بررسی های کلان پدیده استارت آپ ها به منظور تامین هزینه و سرمایه گذاری در آنهاست. یک سرمایه گذاری عاقلانه ، ریسک را پایین می آورد.
جوّ عمومیجامه امروز ما شوق زیادی برای دانستن مفهوم کسب و کارهای نو(استارت آپ ها) دارد. سیاستگذاران
این بخش ، نخبگان و دانشگاهیان میتوانند با مطالعه اصول و چالشهای این مسئله و با در اختیارگذاشتن آنها به افراد مشتاق ، در قالب کلاس ها و دوره های اصول راهاندازی کسب و کارهای نو، شرایط را برای حضور پرقدرت و تاثیرگذار (و البته باریسکپایین) جوانان در این حوزه فراهم کنند. این اقدامات آینده ای را که ما بدنبال آنهستیم برای ما ترسیم خواهد کرد. اقتصادی پایدار،خودکفا و اشتغال مناسب برای قشرجوان کشور. بیایید به آینده ای که "لایق آن" هستیم فکرکنیم.
علی جوان
آبان97